بدرقه فاطمه(س) -
: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
بهار فصل خزان نیست....
فصل شکوفایی باغ هاست....اما چه باغی؟باغی که فدک نامش بود و غصب شد....
فصل شکفتن شکوفه های گل های یاس است....اما چه یاسی....یاسی که پرپر شد؟
فصل قد کشیدن قامت جوانان است...اما چه جوانی....جوانی که در هجده سالگی قد خمیده شد؟
فصل دست کشیدن مادر به موهای دخترکان و پسران است..اما چه دستی...دستی که مجروح کین شد؟
فصل زایش است...اما چه زایشی ....که به جرم ولا سقط شد؟
آه که در این بهار ناگهان در گرم و سرد و بارش رحمانی بارانش خاطرات ذهن ما نیز مرور می شود....بی هیچ واسطه سفری به گذشته می نمایی و یاد خاطرات دور می افتی... عزیزی از دوستان که سالهاست مادرش فوت شده و به رحمت ایزدی رفته خاطراتش را برایم مرور می کرد....آنقدر با احساس یاد مادرش می نمود که آهم را برانگیخت..با افسوس گفتم رفیق چه دنیای غریبی...از مهربانی مادرانی می گویی که انگار هیچ وقت نبوده اند و در این دنیا زندگی نمی کردند....تنها یادشان مانده و خاطراتشان....در تایید حرفهایم و در حالی که اشک از دیده می ریخت گفت:...بعد گذشت چند سال تصویری که از مادر و پدر از دست رفته می ماند دیگر سه بعدی نیست...بل چونان عکس های تک وجهی است...اما...اما صدای آنها بعد گذشت سال ها با همان لطافت در گوش خواهد ماند...آری صدای مادر....
از خود بی خود شدم.....ایام فاطمیه و فصل بهار و نسیم و....صدای مادر........
رفقا....صدای مادر هنوز می آید......صدای مادری که دست بالا برده تا برای نوکران حسینش دعا کند....مادر.....ببخش اگر که دیر رسیده ایم....ببخش که هنوز مهدیت را نیافته ایم....اما صدایت را شنیده و در فصل دلدادگی به بدرقه ات می آییم....به بدرقه بهاریت......که این بدرقه فرزندان عصر غیبت است که در عالم معنا...تو آنها را به سوی نور بدرقه نموده ای.......
وعده نوکران حضرت علی بن موسی الرضا در این بدرقه....
چهارشنبه ششم اردیبهشت....ساعت 16...میدان فردوسی....ساعت 18 اجتماع بزرگ عاشورای فاطمی....میدان امام خمینی(ره)
نوشته شده توسط : مجتبی زارعی